mieszać mieszać مَخلوط کَردَن، اِجازِه وُرُود، هَم زَدَن، ضَرب و شَتم، چَرخاندَن، گَردِش کُنَد، بِه هَم ریختَن، وَضعِیَت دُشوار، یادآوَری کُنید دیکشنری لهستانی به فارسی