جدول جو
جدول جو

معنی menyebar - جستجوی لغت در جدول جو

menyebar
پراکنده کردن، گسترش، گسترش دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

غوطه ور شدن، شیرجه رفتن، سقوط آزاد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اظهار نظر کردن، قطع کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مجوّز دادن، اجاره، اجاره کردن، اجاره دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حدس زدن، حدس بزن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به دام انداختن، تله
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پنهان کردن، مبدّل شده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غش کردن، گرفت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پرستش کردن، عبادت، پرستش گر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
انتشاردهنده، پخش کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تسلیم، تسلیم شدن، تسلیم کردن، تسلیم شده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جذب کردن، جذب کنند، مشغول کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پشیمان، پشیمانی، تأسف خوردن، پشیمان بودن، غمگین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جرعه ای نوشیدن، جرعه جرعه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سپردن، سپرده گذاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حفر کردن، متّه، حفّاری کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تعقیب کردن، تعقیب و گریز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
استقرار دادن، گسترش، پخش کردن، پراکنده کردن، تکثیر کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی