mencegah mencegah بازداشت کَردَن، جِلوگیری کُنَد، بازدارَندِه، جِلوگیری کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyesal menyesal پَشیمان، پَشیمانی، تَأسُف خُوردَن، پَشیمان بودَن، غَمگین دیکشنری اندونزیایی به فارسی