معنی mengecat - جستجوی لغت در جدول جو
mengecat
رنگ کردن
ادامه...
رَنگ کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mengecor
سیمان زدن، ریخته گری
ادامه...
سیمان زَدَن، ریختِه گَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengeja
هجّی کردن، طلسم
ادامه...
هِجّی کَردَن، طِلِسم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memecat
اخراج کردن، آتش، کیسه زدن
ادامه...
اِخراج کَردَن، آتَش، کیسِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengecut
ترسو
ادامه...
تَرسو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengikat
باند زدن، کراوات، بستن، الزامی، اتّحاد دادن، بسته شدن، زنجیر کردن، رشته کردن، بستن به
ادامه...
باند زَدَن، کِراوات، بَستَن، اِلزامی، اِتِّحاد دادَن، بَستِه شُدَن، زَنجیر کَردَن، رِشتِه کَردَن، بَستَن بِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengacak
آشفته کردن، تصادفی کردن
ادامه...
آشُفتِه کَردَن، تَصادُفی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencacat
آسیب زدن، مسخ شده
ادامه...
آسیب زَدَن، مَسخ شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencegat
اعتراض کردن، رهگیری
ادامه...
اِعتِراض کَردَن، رَهگیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengedit
ویرایش کردن، ویرایش کنید
ادامه...
ویرایِش کَردَن، ویرایِش کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengecam
سرزنش کردن، محکوم کردن
ادامه...
سَرزَنِش کَردَن، مَحکوم کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengejar
تعقیب کردن، تعقیب و گریز
ادامه...
تَعقِیب کَردَن، تَعقِیب و گُریز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengelas
لحیم کردن، جوش
ادامه...
لَحیم کَردَن، جوش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengemas
جعبه کردن، بسته بندی، بسته بندی کردن
ادامه...
جَعبِه کَردَن، بَستِه بَندی، بَستِه بَندی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengeras
سخت کردن، سفت شدن
ادامه...
سَخت کَردَن، سِفت شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerut
چروک خوردن، کوچک شدن، چین خوردن
ادامه...
چُروک خُوردَن، کوچَک شُدَن، چین خُوردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendekat
قریب، نزدیک شدن
ادامه...
قَریب، نَزدیک شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menghemat
صرف کردن، ذخیره کنید
ادامه...
صَرف کَردَن، ذَخیرِه کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengecat putih
پاکسازی کردن، رنگ سفید
ادامه...
پاکسازی کَردَن، رَنگ سِفید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی