معنی menghemat
menghemat
صرف کردن، ذخیره کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با menghemat
menghambat
menghambat
مَحدود کَردَن، مانِع شَوَد، مُمانِعَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menghujat
menghujat
تُوهین آمیز، کُفرآمیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menggema
menggema
بُلَند، پِژواک کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengemas
mengemas
جَعبِه کَردَن، بَستِه بَندی، بَستِه بَندی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengecat
mengecat
رَنگ کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی