معنی mengecat
mengecat
رنگ کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mengecat
mengecam
mengecam
سَرزَنِش کَردَن، مَحکوم کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menghemat
menghemat
صَرف کَردَن، ذَخیرِه کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendekat
mendekat
قَریب، نَزدیک شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerut
mengerut
چُروک خُوردَن، کوچَک شُدَن، چین خُوردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengeras
mengeras
سَخت کَردَن، سِفت شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengemas
mengemas
جَعبِه کَردَن، بَستِه بَندی، بَستِه بَندی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengelas
mengelas
لَحیم کَردَن، جوش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengejar
mengejar
تَعقِیب کَردَن، تَعقِیب و گُریز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengedit
mengedit
ویرایِش کَردَن، ویرایِش کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی