جدول جو
جدول جو

معنی menatap - جستجوی لغت در جدول جو

menatap
نگاه کردن، خیره شدن، خیره نگاه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رشوه دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
آرایشگر، استایلیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نفوذ، به طور مساوی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نارس، خام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
حمایت کردن، حامی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
روانی، ذهنی، به طور ذهنی
دیکشنری هلندی به فارسی
گریه کردن، ناله
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی صدا حرکت کردن، خزنده، آرام حرکت کردن، حالت خزیدن پیدا کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پوشاندن، بستن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تخم گذاری کردن، دریچه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تحمّل کردن، خودداری کنید، بازداشت کردن، مقاومت کردن، محدود کردن، نگه داشتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نامگذاری کردن، نامگذاری، اصطلاح کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کاشتن، گیاه، جدا کردن، کاشت کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جذّاب، فریبنده، دلنشین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
چانه زدن، مناقصه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
لیست کردن، یادداشت برداری، فهرست کردن، ثبت کردن، یادداشت کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تبخیر شدن، تبخیر شود، پاس کشیدن، خمیازه کش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سبک دار کردن، سازماندهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نگاه خشمگین انداختن، عصبانی به نظر می رسید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی