معنی merayap merayap بی صدا حرکت کردن، خزنده، آرام حرکت کردن، حالت خزیدن پیدا کردن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meratap meratap اَندوهگین بودَن، نالِه کَرد، اِلتِماس کَردَن، اَفسُردِه بودَن، زاری کَردَن، زاری دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merawat merawat مُراقِبَت کَردَن، پَرَستار، پَرَستاری کَردَن، نِگَهداری کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی