معنی mentah
mentah
نارس، خام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mentah
mental
mental
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mental
mental
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
muntah
muntah
اِستِفراغ کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mental
mental
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mental
mental
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mental
mental
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
menikah
menikah
مُتِأَهِّل، اِزدِواج کُن، اِزدِواج کَردَن، عَروسی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menatap
menatap
نِگاه کَردَن، خیرِه شُدَن، خیرِه نِگَاه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menata
menata
سَبک دار کَردَن، سازماندِهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی