meratap meratap اَندوهگین بودَن، نالِه کَرد، اِلتِماس کَردَن، اَفسُردِه بودَن، زاری کَردَن، زاری دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencatat mencatat لیست کَردَن، یادداشت بَرداری، فِهرِست کَردَن، ثَبت کَردَن، یادداشت کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menahan menahan تَحَمُّل کَردَن، خُودداری کُنید، بازداشت کَردَن، مُقاوِمَت کَردَن، مَحدود کَردَن، نِگَه داشتَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی