جدول جو
جدول جو

معنی maaien - جستجوی لغت در جدول جو

maaien
چمن زدن، چمن زنی
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جفت کردن، رفیق
دیکشنری آلمانی به فارسی
خراشیدن، آسیاب کردن، خردکننده
دیکشنری هلندی به فارسی
رنگ کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
بیگانه، بشردوستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ملوان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بدخیم، باهوش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
طرز، راه
دیکشنری هلندی به فارسی
خوٰاندن بلند، کلاغ ها
دیکشنری هلندی به فارسی
معتدل کردن، متوسّط
دیکشنری هلندی به فارسی
چرخاندن، نوبت، غلتیدن، چرخیدن، پیچاندن
دیکشنری هلندی به فارسی
ساختن
دیکشنری آلمانی به فارسی
دم زدن، ضربه زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
خراشیدن، آسیاب کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
مدیریّت کردن، مدیریّت کنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
موج انداختن، موج زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
نرمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
بیمار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ازدواج کردن، ازدواج کن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
استفاده کردن از، دسته
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نوازش کردن، سکته
دیکشنری هلندی به فارسی
سوزن زدن، دوختن، دستکاری کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
کاشتن، بکار، کاشت کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
ساختن
دیکشنری هلندی به فارسی