معنی matigen
matigen
معتدل کردن، متوسّط
مُعتَدِل کَردَن، مُتِوَسِّط
دیکشنری هلندی به فارسی
⚡ جستجوی واژه " matigen " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...