جدول جو
جدول جو

معنی gelmek - جستجوی لغت در جدول جو

gelmek
آمدن، برای آمدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عیب گذاشتن، کمبود
دیکشنری هلندی به فارسی
قطع کردن، بریدن، برش زدن، برش کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
حذف کردن، برای حذف، پاک کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب کردن، برای انتخاب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
عشق ورزیدن، دوست داشتن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
شکست دادن، ضرب و شتم
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
مشابه، مستقیماً، به طور مساوی، برابر
دیکشنری هلندی به فارسی
خشک و ترد، ترد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
یخ زدن، منجمد کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
چاق، چربی، چاق و چلّه، چاق شدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
زشت، بد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آه کشیدن، ناله، آه و فغان کردن، به آرامی گریه کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کاشتن، نان، کاشت کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
منحنی شدن، کج کردن، شیب داشتن، شیب دادن، تاب برداشتن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
واقعیّت، واقعی، اصیل
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
سست، شل، تنبل، آزاد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
حفر کردن، سوراخ کردن، حفّاری کردن، ترکاندن، نفوذ کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
تقسیم کردن، تقسیم کنید
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
دور زدن، گذشتن، عبور کردن، از دست دادن، برتری یافتن، سبقت گرفتن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
کشیدن، کشش
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
خنده، برای خندیدن، خندیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
روییدن، جوانه زدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
یادآوری، حافظه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
جذب کردن، کشیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
دانستن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
وارد شدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
دیدن، برای دیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
رونق یافتن، برای توسعه، رشد کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
قرار دادن، دفن کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پوشیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
عمل کردن، رفتن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
جذب کردن، مکیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی