binmek binmek سَوار شُدَن، بَرایِ سَوار شُدَن، صُعود کَردَن، سَواری کَردَن دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
denemek denemek تَلاش کَردَن، بَرایِ اِمتِحان کَردَن، آزمایِش کَردَن، سَعی کَردن دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
delmek delmek حَفر کَردَن، سوراخ کَردَن، حَفّاری کَردَن، تِرکاندَن، نُفوذ کَردَن دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
geçmek geçmek دُور زَدَن، گُذَشتَن، عُبور کَردَن، اَز دَست دادَن، بَرتَری یافتَن، سِبقَت گِرِفتَن دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی