معنی geler
geler
یخ زدن، منجمد کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با geler
gemer
gemer
آه کِشیدَن، نالِه، آه و فَغان کَردَن، بِه آرامی گِریِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
reler
reler
دُوبارِه خوٰاندَن، بازخوٰانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
teler
teler
کِشاوَرز، پَروَرِش دَهَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
deler
deler
تَقسیم کُنَندِه، اِشتِراک کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی