delmek delmek حَفر کَردَن، سوراخ کَردَن، حَفّاری کَردَن، تِرکاندَن، نُفوذ کَردَن دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
geçmek geçmek دُور زَدَن، گُذَشتَن، عُبور کَردَن، اَز دَست دادَن، بَرتَری یافتَن، سِبقَت گِرِفتَن دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی