جدول جو
جدول جو

معنی Writer - جستجوی لغت در جدول جو

Writer
نویسنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

محروم کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
قلّه داشتن، تاج
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بر پا کردن، ایستاده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
اجتناب کردن، اجتناب کنید، پرهیز کردن، پیشگیری کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
اصلی کردن، آغازگر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
قرض دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
چاپگر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شایستگی داشتن، سزاوار، لیاقت داشتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تابه کردن، سرخ کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خواستگار، آزادتر
دیکشنری هلندی به فارسی
فریاد کشیدن، فریاد زدن، جیغ زدن، غرّیدن، داد زدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
داور، قضاوت
دیکشنری لهستانی به فارسی
بزرگ تر
دیکشنری هلندی به فارسی
چاپگر
دیکشنری هلندی به فارسی
درمان کردن، برای درمان، فرآیند کردن، معامله کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ویرایش کردن، ویرایش کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نوشتن، بنویسید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزار دادن، تحریک کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تصویری از Write
تصویر Write
مقدمه مفهومی درباره واژه
نوشتن (Write) در علوم کامپیوتر به عملیاتی اطلاق می شود که در آن داده ها از حافظه یا ورودی های برنامه به فایل ها، پایگاه های داده یا دستگاه های خروجی منتقل می شوند. این عملیات از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا امکان ذخیره سازی و انتقال اطلاعات را فراهم می کند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، نوشتن داده ها به فایل ها یا پایگاه های داده از وظایف اصلی بسیاری از برنامه هاست. برای مثال، در زبان C، تابع `write()` برای نوشتن داده ها به فایل ها استفاده می شود. در زبان های سطح بالا مانند Python، متدهای `write()` در اشیاء فایل برای نوشتن داده ها به کار می روند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در برنامه های ویرایش متن، عملیات نوشتن برای ذخیره سازی اسناد استفاده می شود. در سیستم های پایگاه داده، نوشتن داده ها برای ذخیره سازی اطلاعات کاربران یا تراکنش ها اهمیت دارد. همچنین، در برنامه های لاگ گیری، نوشتن اطلاعات به فایل های لاگ برای تحلیل و بررسی سیستم ها ضروری است.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در توسعه نرم افزار، عملیات نوشتن برای ذخیره سازی پیکربندی ها، داده های کاربران و اطلاعات مهم دیگر استفاده می شود. در معماری سیستم ها، طراحی مناسب برای عملیات نوشتن می تواند به بهبود عملکرد و پایداری سیستم کمک کند. برای مثال، استفاده از بافرها و کش ها می تواند سرعت نوشتن داده ها را افزایش دهد.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم نوشتن داده ها از دوران اولیه رایانه ها وجود داشته است، جایی که داده ها به نوارهای مغناطیسی یا کارت های پانچ نوشته می شدند. با پیشرفت فناوری، عملیات نوشتن به دیسک های سخت، حافظه های فلش و پایگاه های داده گسترش یافته است. امروزه، با ظهور فناوری های نوین مانند ذخیره سازی ابری، عملیات نوشتن به سرورهای راه دور نیز انجام می شود.
تفکیک آن از واژگان مشابه
نوشتن نباید با خواندن (Read) اشتباه گرفته شود. در حالی که نوشتن به انتقال داده ها از برنامه به مقصد اشاره دارد، خواندن به دریافت داده ها از منابع خارجی به برنامه مربوط می شود. همچنین، نوشتن با عملیات هایی مانند آپدیت یا حذف داده ها تفاوت دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در زبان C، تابع `write()` برای نوشتن داده ها به فایل ها استفاده می شود. در Python، متد `write()` در اشیاء فایل برای نوشتن رشته ها به کار می رود. در Java، کلاس های `FileWriter` و `BufferedWriter` برای نوشتن داده ها به فایل ها استفاده می شوند. در JavaScript، در محیط Node.js، ماژول `fs` برای نوشتن داده ها به فایل ها به کار می رود.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یکی از چالش های رایج در عملیات نوشتن، مدیریت خطاهایی مانند پر شدن دیسک یا عدم دسترسی به فایل هاست. همچنین، در برنامه های چندنخی، همزمانی در نوشتن داده ها می تواند منجر به مشکلاتی مانند شرایط رقابتی شود. بنابراین، استفاده از مکانیزم های قفل گذاری و مدیریت خطا اهمیت دارد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
عملیات نوشتن یکی از اجزای اساسی در برنامه نویسی و توسعه نرم افزار است که امکان ذخیره سازی و انتقال داده ها را فراهم می کند. درک صحیح از مفاهیم و روش های پیاده سازی نوشتن می تواند به توسعه دهندگان کمک کند تا برنامه هایی پایدار و کارآمد ایجاد کنند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
با دل شاد، شاد، خوشدل، شاداب
دیکشنری آلمانی به فارسی
تقلید کردن، تقلید کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ارث بردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پناه دادن، پناهگاه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آشوب کردن، تکان دادن، حرکت دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
داد زدن، فریاد بزن، غرّیدن، فریاد زدن، فریاد کشیدن، ناله کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
درد کشیدن، بپیچید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنگ لنگ حرکت کردن، لنگی، لنگ لنگ زدن، لنگ لنگان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شکستن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خشک شدن، پژمرده شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمستانی، زمستان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفید کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوشته شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داور
دیکشنری هلندی به فارسی