معنی boiter
boiter
لنگ لنگ حرکت کردن، لنگی، لنگ لنگ زدن، لنگ لنگان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با boiter
heiter
heiter
با دِلِ شاد، شاد، خوشدِل، شاداب
دیکشنری آلمانی به فارسی
goûter
goûter
چِشیدَن، بَرایِ طَعم دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
imiter
imiter
تَقلِید کَردَن، تَقلِید کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
router
router
مَسیر دادَن، رُوتِر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
abriter
abriter
پَناه دادَن، پَناهگاه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
agiter
agiter
آشوب کَردَن، تِکان دادَن، حَرَکَت دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dokter
dokter
پِزِشک، دُکتُر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bomber
bomber
بَرآمَدِگی پِیدا کَردَن، بُمب اَفکَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
boiteux
boiteux
شَل، لَنگ
دیکشنری فرانسوی به فارسی