جدول جو
جدول جو

معنی Weaken - جستجوی لغت در جدول جو

Weaken
ضعیف کردن، ضعیف شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قلّاب انداختن، قلّاب
دیکشنری آلمانی به فارسی
مارک گذاری کردن، متوجّه شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
شیر دوشیدن، دوشیدن
دیکشنری هلندی به فارسی
خش خش کردن، کرک، جویدن با صدا، خرد کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
آشپزخانه ای، آشپزخانه
دیکشنری هلندی به فارسی
خارش داشتن، خارش
دیکشنری هلندی به فارسی
نشت کردن، نشت
دیکشنری هلندی به فارسی
بافیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرو رفتن، فرورفتگی ها
دیکشنری هلندی به فارسی
مومی، واکسن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیس کردن، برای نرم شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
زود، اوایل، زودهنگام، زودرس
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
صعود کردن، قلّاب بافی، قلّاب انداختن
دیکشنری هلندی به فارسی
ساختن
دیکشنری هلندی به فارسی
از شیر دور کردن، از شیر گرفتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فکر کردن، فکر کن
دیکشنری هلندی به فارسی
استفراغ کردن، استفراغ
دیکشنری هلندی به فارسی
ضعیف شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیر دوشیدن، دوشیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
بیدار کردن، بیدار شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضعیفانه، ضعیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فکر کردن، فکر کن
دیکشنری آلمانی به فارسی
کار کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
برانگیختن، بیدار شو
دیکشنری هلندی به فارسی
لیسیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
پایین آوردن، کاهش دهد
دیکشنری آلمانی به فارسی
برانگیختن، بیدار شو، بیدار کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
آزار دادن، اذیّت کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
بیدار کردن، بیدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبانی کردن، نگهبان، پلیس را نظارت کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
صدای خش خش کردن، غرغر کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
خشک شدن، پژمرده شدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
گریه کردن، گریه کن
دیکشنری آلمانی به فارسی
ضعیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی