معنی Waxen
Waxen
مومی، واکسن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Waxen
Waken
Waken
بیدار کَردَن، بیدار شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
faxen
faxen
فَکس کَردَن، فَکس
دیکشنری هلندی به فارسی