جدول جو
جدول جو

معنی Rarely - جستجوی لغت در جدول جو

Rarely
به ندرت
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

چهارخانه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
کمیاب، نادر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زود، اوایل، زودهنگام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به هم پیوستن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یعنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به سختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به شدّت، بدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنگان، لنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عمدتاً، تا حدّ زیادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخیراً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فقط، صرفاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مذاکره کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تا حدّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با شجاعت، بازیگوش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با تاریکی، تیره
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به سختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملایم، رام کننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به شدّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطعاً، حتماً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محتاطانه، با احتیاط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرمانه، به گرمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور بی ادبانه، بی ادبانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور ایمن، با خیال راحت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور عاقلانه، عاقلانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور خالصانه، صرفاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور فاحش، رتبه بندی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با تمرکز، به شدّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ندرت، نادر بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی فکرانه، عجولانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکیه کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی