معنی Tamely
Tamely
ملایم، رام کننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Tamely
Timely
Timely
بِه مُوقِع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gamely
Gamely
با شُجاعَت، بازیگوش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Lamely
Lamely
لَنگان، لَنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Namely
Namely
یَعنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rarely
Rarely
بِه نُدرَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sanely
Sanely
بِه طُورِ عاقِلانِه، عاقِلانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Safely
Safely
بِه طُورِ ایمِن، با خَیال راحَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Comely
Comely
زیبا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tautly
Tautly
با کِشیدِگی، مُحکَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی