معنی Lately
Lately
اخیراً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Lately
Lamely
Lamely
لَنگان، لَنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rarely
Rarely
بِه نُدرَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sanely
Sanely
بِه طُورِ عاقِلانِه، عاقِلانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Safely
Safely
بِه طُورِ ایمِن، با خَیال راحَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Watery
Watery
آبَکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Stately
Stately
با شُکوه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tamely
Tamely
مُلایِم، رام کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cutely
Cutely
بِه طُورِ ناز، ناز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gamely
Gamely
با شُجاعَت، بازیگوش
دیکشنری انگلیسی به فارسی