معنی Informer - جستجوی لغت در جدول جو
Informer
اطّلاع دهنده، مطّلع
ادامه...
اِطِّلاع دَهَندِه، مُطَّلِع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
informer
اطّلاع دادن، اطّلاع رسانی کند
ادامه...
اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع رِسانی کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Informed
آگاه، مطّلع شده
ادامه...
آگاه، مُطَّلِع شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
réformer
اصلاح کردن، دوباره تشکیل دهید
ادامه...
اِصلاح کَردَن، دُوبارِه تَشکیل دَهید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
informel
غیر رسمی
ادامه...
غِیرِ رَسمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déformer
تحریف کردن، تغییر شکل دادن، تاب برداشتن
ادامه...
تَحرِیف کَردَن، تَغییر شِکل دادَن، تاب بَرداشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
informar
اطّلاع دادن، اطّلاع رسانی کند
ادامه...
اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع رِسانی کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
enfermer
محصور کردن، قفل کردن
ادامه...
مَحصور کَردَن، قُفل کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
informar
اطّلاع دادن، اطّلاع رسانی کند
ادامه...
اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع رِسانی کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Informal
غیر رسمی
ادامه...
غِیرِ رَسمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
informe
بی صورت، مطّلع شد
ادامه...
بی صورَت، مُطَّلِع شُد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
informe
بی صورت، گزارش دهید
ادامه...
بی صورَت، گُزارِش دَهید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
informe
بدشکل، بی شکل، بی صورت
ادامه...
بَدشِکل، بی شِکل، بی صورَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
former
شکل دادن، فرم
ادامه...
شَکل دادَن، فُرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Inform
اطّلاع دادن، اطّلاع رسانی کردن
ادامه...
اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع رِسانی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی