معنی réformer
réformer
اصلاح کردن، دوباره تشکیل دهید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با réformer
déformer
déformer
تَحرِیف کَردَن، تَغییر شِکل دادَن، تاب بَرداشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
réforme
réforme
اِصلاحات، اِصلاح
دیکشنری فرانسوی به فارسی
informer
informer
اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع رِسانی کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
reformar
reformar
اِصلاح کَردَن، اِصلاح
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reformar
reformar
اِصلاح کَردَن، اِصلاح
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Informer
Informer
اِطِّلاع دَهَندِه، مُطَّلِع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
référer
référer
اِشارِه کَردَن، مُراجِعِه کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
former
former
شَکل دادَن، فُرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی