معنی informer
informer
اطّلاع دادن، اطّلاع رسانی کند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با informer
informel
informel
غِیرِ رَسمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
informar
informar
اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع رِسانی کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
informar
informar
اِطِّلاع دادَن، اِطِّلاع رِسانی کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Informer
Informer
اِطِّلاع دَهَندِه، مُطَّلِع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
informe
informe
بی صورَت، مُطَّلِع شُد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
informe
informe
بی صورَت، گُزارِش دَهید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
informe
informe
بَدشِکل، بی شِکل، بی صورَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
informiert
informiert
آگاه، مُطَّلِع شُد
دیکشنری آلمانی به فارسی
informell
informell
بِه طُورِ غیرِرَسمی، غِیرِ رَسمی
دیکشنری آلمانی به فارسی