جدول جو
جدول جو

معنی یق - جستجوی لغت در جدول جو

یق(یُ)
رمز یقال . رمز است در کتابت و در خواندن، ’یقال ’ خوانده شود. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
یق
پیه خرما، پنبه سپید
تصویری از یق
تصویر یق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یقینا
تصویر یقینا
به طور قطع و یقین، شیرین، قطعاً، هر آینه، حتم، حتماً، به یقین، حقاً
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یقین داشتن
تصویر یقین داشتن
به راستی و درستی دانستن، مطمئن بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یقین
تصویر یقین
علم و اطلاع که پس از بررسی و استدلال و برطرف شدن شک و گمان حاصل شود، امری که واضح و ثابت شده باشد، بی شک و شبهه، بی گمان، در تصوف ایمان قلبی به عوالم غیب بدون هیچ شک و تردیدی
یقین داشتن: به راستی و درستی دانستن، مطمئن بودن
یقین دانستن: مطمئن بودن
یقین کردن: باور کردن و بی گمان پذیرفتن، مطمئن شدن
به یقین: یقیناً
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یقه
تصویر یقه
آن بخش از لباس که دور گردن قرار دارد، گریبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یقین کردن
تصویر یقین کردن
باور کردن و بی گمان پذیرفتن، مطمئن شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یقظت
تصویر یقظت
بیداری، بیدار بودن، هوشیار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یقور
تصویر یقور
بنگرید به یغور ستبیر و عظیم الجثه (از لحاظ تشبیه به خمیرورآمده)
فرهنگ لغت هوشیار
کنایه ازآدم فقیروبی اهمیت و کسی است که سرش به کلاهش نیرزد و ارزش اجتماعی نداشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقینا
تصویر یقینا
بی گمان قطعا مسلما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقظی
تصویر یقظی
بیدار، هوشیار: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقه
تصویر یقه
گریبان، یخه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقه چرکین
تصویر یقه چرکین
چرک گریبان مستمند تهیدست، گمنام
فرهنگ لغت هوشیار
تنگدست بیچاره که از مستمندی توانایی شستن لباس خودندارد، پست گمنام: من یک کاسب یقه چرکین بارئیس شهرداری وکفیل ثبت اسناد چه مناسبتی با رئیس داشته باشم ک
فرهنگ لغت هوشیار
هر چیز ثابت و واضح و دانسته شده و اطمینان قلب باینکه چیزی که تعلق دارد موافق واقع میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقین داشتن
تصویر یقین داشتن
آور داشتن باور داشتن بی گمان بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقین کردن
تصویر یقین کردن
آور کردن باور کردن بطورقطع وبی گمان چیزیرا پذیرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقاظه
تصویر یقاظه
یقاظت در فارسی: بیدار گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقینی
تصویر یقینی
حتمی، امور قطعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقا
تصویر یقا
ترکی گریپان گریبان نوژه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقاظی
تصویر یقاظی
جمع یقظان، بیداران هوشیاران
فرهنگ لغت هوشیار
بوته خزنده، بوته کدو بوته کدو، هربوته که بر زمین پهن شود چون خربزه و خیار و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقظ
تصویر یقظ
بیدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقظان
تصویر یقظان
بیدار، هوشیار: مرد -1 بیدار، مقابل نائم، هوشیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقظت
تصویر یقظت
بیداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقظه
تصویر یقظه
بیداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یقیناً
تصویر یقیناً
((~. نَ نْ))
قطعاً، مسلماً، مطمئناً، از روی یقین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یقین کردن
تصویر یقین کردن
((یَ. کَ دَ))
باور کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یقین
تصویر یقین
((یَ))
بدون شک، بی گمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یقه سفید
تصویر یقه سفید
((~. س))
کارمند دفتری یا دارای شغلی که مستلزم آلودگی دست و لباس نیست، کسی که دستش به دهانش می رسد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یقه چرکین
تصویر یقه چرکین
((~. چِ))
تنگدست، بیچاره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یقه
تصویر یقه
گریبان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یقین
تصویر یقین
باور، بی گمانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یقینا
تصویر یقینا
بی گمان
فرهنگ واژه فارسی سره