دهی است از بخش نور شهرستان آمل در 7 هزارگزی باختری بلده و چهل و دو هزارگزی خاور شوسۀ چالوس (حدود کندوان) با 250 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) ، موضعی به تته رستاق نور مازندران. (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 111)
دهی است از بخش نور شهرستان آمل در 7 هزارگزی باختری بلده و چهل و دو هزارگزی خاور شوسۀ چالوس (حدود کندوان) با 250 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) ، موضعی به تته رستاق نور مازندران. (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 111)
ده کوچکی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀشهرستان سنندج، واقع در 42هزارگزی جنوب پاوه، و 8هزارگزی باختر قلعۀ جوانرود. کوهستانی و سردسیر است و30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
ده کوچکی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀشهرستان سنندج، واقع در 42هزارگزی جنوب پاوه، و 8هزارگزی باختر قلعۀ جوانرود. کوهستانی و سردسیر است و30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
نام جزیره ای است در بحر عمان. مستوفی گوید: بحر عمان فارس و بصره لجه ای است از دریای هند طرف شرقیش بولایت فارس برمیگذرد و تا دیر میرسد و طرف غربی تا دیار عرب و یمن وعمان و بادیه است و شمال ولایات عراق عرب و خوزستان و جنوبی بحر هند و عرض این لجه تا بحر هند رسیدن صد و هفتاد فرسنگ نهاده اند و عمقش بر ممر کشتی هفتاد باع و هشتاد باع گفته اند و از اول رسیدن آفتاب ببرج سنبله تا شش ماه مواج باشد و بعد از آن ساکن گردد و جزر و مد آن در شطالعرب تا دیه مطاره بیست فرسنگ است که بحر بالا می آید و سقی باغستان بصره بر آن آب است و از بصره در این بحر بوقت مد توان رفت که آب بالا آمده باشد و الا کشتی در زمین نشیند. در این بحر جزایر بسیار است و آنچه مشهور و از حساب ملک ایران شمارند مردم نشینش هرموز و قیس و بحرین و خارک و خاسل و کند و اناشاک و لادر و ارموس و ابرکافان و غیر آن. (از نزهه القلوب چ لیدن ص 234)
نام جزیره ای است در بحر عمان. مستوفی گوید: بحر عمان فارس و بصره لجه ای است از دریای هند طرف شرقیش بولایت فارس برمیگذرد و تا دیر میرسد و طرف غربی تا دیار عرب و یمن وعمان و بادیه است و شمال ولایات عراق عرب و خوزستان و جنوبی بحر هند و عرض این لجه تا بحر هند رسیدن صد و هفتاد فرسنگ نهاده اند و عمقش بر ممر کشتی هفتاد باع و هشتاد باع گفته اند و از اول رسیدن آفتاب ببرج سنبله تا شش ماه مواج باشد و بعد از آن ساکن گردد و جزر و مد آن در شطالعرب تا دیه مطاره بیست فرسنگ است که بحر بالا می آید و سقی باغستان بصره بر آن آب است و از بصره در این بحر بوقت مد توان رفت که آب بالا آمده باشد و الا کشتی در زمین نشیند. در این بحر جزایر بسیار است و آنچه مشهور و از حساب ملک ایران شمارند مردم نشینش هرموز و قیس و بحرین و خارک و خاسل و کند و اناشاک و لادر و ارموس و ابرکافان و غیر آن. (از نزهه القلوب چ لیدن ص 234)
ابن ضبه وضبه بن ادبن بن طابخه بن الیاس را سه فرزند بود: سعد وسعید و باسل. سعید به قتل رسید و جانشینی نداشت واما باسل به سرزمین دیلم پناه برد و در آنجا با زنی از مردم عجم ازدواج کرد و مردم دیلم از نسل اویند وگفته میشود که باسل بن ضبه ابوالدیلم بوده است. و ابن بحیر در اشاره به همین نکته گفته است: زعمتم بان الهند اولاد خندف و بینکم قربی و بین البرابر و دیلم من نسل ابن ضبهباسل و برجان من اولاد عمرو بن عامر. از اولاد سعد بن ضبه نیز خاندانهایی نام برده شده است. رجوع شود به عقدالفرید ج 3 ص 291
ابن ضبه وضبه بن ادبن بن طابخه بن الیاس را سه فرزند بود: سعد وسُعَید و باسل. سعید به قتل رسید و جانشینی نداشت واما باسل به سرزمین دیلم پناه برد و در آنجا با زنی از مردم عجم ازدواج کرد و مردم دیلم از نسل اویند وگفته میشود که باسل بن ضبه ابوالدیلم بوده است. و ابن بحیر در اشاره به همین نکته گفته است: زعمتم بان الهند اولاد خندف و بینکم قُربی و بین البرابر و دیلم من نسل ابن ضبهَباسل و برجان َ من اولاد عمرو بن عامر. از اولاد سعد بن ضبه نیز خاندانهایی نام برده شده است. رجوع شود به عقدالفرید ج 3 ص 291
لورد برتراند ارتور ویلیام. در سال 1872 میلادی در یکی از خانواده های اشرافی انگلستان بدنیا آمد. نام پدرش ’ویسگنت آمبرلی’ و نام مادرش ’کاترین’ بود که در سه سالگی هر دو را از دست داد و مادربزرگش بتربیت وی پرداخت. او بوسیلۀ مربیان خصوصی تربیت شد و در زبانهای آلمانی و فرانسه مهارت یافت و پس از اینکه در فلسفه و ریاضیات اول شد بعضویت کالج ترینتی درآمد. راسل در سال 1903م. کتاب مهم ’اصول ریاضیات’ را نوشت. در سال 1910م. بمدرسی کالج سابق خود برگزیده شد. در سال 1918م. بسبب مقالۀ صلحجویانه ای که نوشته بود بشش ماه حبس محکوم شدو کتاب عالی ’مقدمۀ فلسفۀ ریاضی’ را در زندان نوشت. آثار مهم دیگر او عبارت است از: تحلیل خاطر (چ 1920) ، عمل و نظر بلشویسم (1920) ، کلیات فلسفه (1929) ، عرفان و منطق (1929) ، زناشویی و اخلاق (1929) ، فتح سعادت (1930) ، طرز تفکر علمی (1931) ، تربیت و نظم اجتماعی (1932) ، آزادی و سازمان (1934) ، کدام راه بصلح ؟ (1936) ، قدرت یا تحلیل جدید اجتماعی (1938) ، تحقیق در معنای حقیقت (1940) ، تاریخ فلسفۀ مغرب (1946) ، دانش بشری (1948) ، جهانی که من میشناسم، رام کردن قدرت، مفهوم نسبیت اینشتین و... که چندین جلد از آنها از جمله 4 جلد اخیرالذکر و تاریخ فلسفۀ مغرب به فارسی ترجمه شده است. او سه بار ازدواج کرده که دو زن اولی را طلاق داده است. راسل در سال 1931 لقب ارل یافت که یکی از عناوین اشرافی انگلستان است ولی او هیچگاه به این القاب افتخار نکرده است وی به اخذ جایزۀ نوبل نیز موفق گردیده است. راسل که هم اکنون (1963م.) 91 سال از عمرش میگذرد از لحاظ علمی و اجتماعی و تربیتی از درخشانترین چهره های عالم بشریت است و در انگلستان رهبری جمعیت معروف مخالفان جنگ اتمی را دارد. نامه های تاریخی وی به رهبران شرق و غرب در بحران کوبادر سال 1962 معروف است. (از مقدمۀ جهانی که من میشناسم و تاریخ فلسفۀ مغرب). وی در 1970 میلادی درگذشت
لورد برتراند ارتور ویلیام. در سال 1872 میلادی در یکی از خانواده های اشرافی انگلستان بدنیا آمد. نام پدرش ’ویسگنت آمبرلی’ و نام مادرش ’کاترین’ بود که در سه سالگی هر دو را از دست داد و مادربزرگش بتربیت وی پرداخت. او بوسیلۀ مربیان خصوصی تربیت شد و در زبانهای آلمانی و فرانسه مهارت یافت و پس از اینکه در فلسفه و ریاضیات اول شد بعضویت کالج ترینتی درآمد. راسل در سال 1903م. کتاب مهم ’اصول ریاضیات’ را نوشت. در سال 1910م. بمدرسی کالج سابق خود برگزیده شد. در سال 1918م. بسبب مقالۀ صلحجویانه ای که نوشته بود بشش ماه حبس محکوم شدو کتاب عالی ’مقدمۀ فلسفۀ ریاضی’ را در زندان نوشت. آثار مهم دیگر او عبارت است از: تحلیل خاطر (چ 1920) ، عمل و نظر بلشویسم (1920) ، کلیات فلسفه (1929) ، عرفان و منطق (1929) ، زناشویی و اخلاق (1929) ، فتح سعادت (1930) ، طرز تفکر علمی (1931) ، تربیت و نظم اجتماعی (1932) ، آزادی و سازمان (1934) ، کدام راه بصلح ؟ (1936) ، قدرت یا تحلیل جدید اجتماعی (1938) ، تحقیق در معنای حقیقت (1940) ، تاریخ فلسفۀ مغرب (1946) ، دانش بشری (1948) ، جهانی که من میشناسم، رام کردن قدرت، مفهوم نسبیت اینشتین و... که چندین جلد از آنها از جمله 4 جلد اخیرالذکر و تاریخ فلسفۀ مغرب به فارسی ترجمه شده است. او سه بار ازدواج کرده که دو زن اولی را طلاق داده است. راسل در سال 1931 لقب ارل یافت که یکی از عناوین اشرافی انگلستان است ولی او هیچگاه به این القاب افتخار نکرده است وی به اخذ جایزۀ نوبل نیز موفق گردیده است. راسل که هم اکنون (1963م.) 91 سال از عمرش میگذرد از لحاظ علمی و اجتماعی و تربیتی از درخشانترین چهره های عالم بشریت است و در انگلستان رهبری جمعیت معروف مخالفان جنگ اتمی را دارد. نامه های تاریخی وی به رهبران شرق و غرب در بحران کوبادر سال 1962 معروف است. (از مقدمۀ جهانی که من میشناسم و تاریخ فلسفۀ مغرب). وی در 1970 میلادی درگذشت