- یارنوش (دخترانه)
- یاری که چون عسل شیرین و دلنشین است
معنی یارنوش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
نگهبان نیکی، دارنده نیکی، فرزند ویشتاسب از شاهان بزرگ هخامنشی، مرکب از دارا + وهو (نیکی)، نام چندتن از پادشاهان هخامنشی
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
خورشید جاویدان، شنونده محبت، یکی از پسران اسفندیار که بدست فرامرز کشته شد، نام یکی از چهار پسر اسفندیار پسر گشتاسپ پادشاه کیانی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
پاکدین، شیرین، دل انگیز، نوش آذر، آتش جاویدان، گرمای همیشگی، نام دومین آتشکده از هفت آتشکده بزرگ ایرانیان
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
مهندس رومی که پل شوشتر را در زمان شاپور ساسانی، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار رومی در زمان شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی
عیارمانند، شبیه عیاران
مرگ موش، سم الفار، آرسنیک
نغمه نی شنیدن وشراب نوشیدن، عیش و عشرت
لاتینی تازی گشته خارپشت
گیاهی است از تیره شیرینکها که به طور انگل غالبا بر روی درختان سیب و گلابی جنگلی زندگی میکنند برگهایش سبز دایمی و ضخیم است. مواد این گیاه در طب مستعمل است شجر دبق جز مویزک عسلی
مؤاخذه، بازخواست، محاکمه، منازعه، دعوا
سپستان، درختی گرمسیری با برگ های گرد و نوک تیز و گل های سفید خوشه ای و خوش بو، میوۀ این گیاه بیضی شکل، زرد رنگ و دارای شیرۀ لزج و بی مزه است که پس از خشک شدن سیاه رنگ می شود و در طب سنتی برای معالجۀ بیماری های ریوی به کار می رود، سگ پستان، سنگ پستان، شیرینک، مویزک عسلی، دارواش، مویزج عسلی، مویزه، دبق
بنگرید به یرغو ترکی باژ، کیفر دادن، بازرسی
تاخت وتاز هجوم