معنی شهرنوش شهرنوش(دخترانه و پسرانه) شیرینی شهر، مرکب از شهر+ نوش (عسل) یا نوش از مصدر نوشیدن (نیوشیدن) تصویر شهرنوش فرهنگ نامهای ایرانی
شهرنوش شهرنوش ابن هزاراسف. از حمکرانان رویان و رستمدار سلسلۀ بادوسپان ملوک طبرستان معروف به گاوباره (510- 523 هَ. ق.). رجوع به التدوین و حبیب السیر چ تهران ص 103 و سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 26، 145 شود لغت نامه دهخدا
مهرنوش مهرنوش خورشید جاویدان، شنونده محبت، یکی از پسران اسفندیار که بدست فرامرز کشته شد، نام یکی از چهار پسر اسفندیار پسر گشتاسپ پادشاه کیانی فرهنگ نامهای ایرانی
شیرنوش شیرنوش شیرنوشنده، که شیر مادر بخورد، شیرخوار: کودک اول چون بزاید شیرنوش مدتی خامش بود از جمله گوش، مولوی لغت نامه دهخدا
مهرنوش مهرنوش نام یکی از پسران اسفندیارکه به دست فرامرز در جنگ زابل کشته شد: یکی نام بهمن یکی مهرنوش سوم آذرافروز گرد بهوش. فردوسی لغت نامه دهخدا
شهرنو شهرنو نو به شهر درآمده. تازه به شهر آمده. غریب. (مهذب الاسماء). نودرشهر. شهرغریب لغت نامه دهخدا
شهریور شهریور نام فرشته نگهبان آتش، نام ماه ششم از سال شمسی، نام روز چهارم از هر ماه شمسی در ایران قدیم فرهنگ نامهای ایرانی