- گیتی (دخترانه)
- دنیا، جهان، عالم، جهان، عالم
معنی گیتی - جستجوی لغت در جدول جو
- گیتی
- عالم، دنیا
- گیتی
- جهان، کره زمین، عالم سفلی
- گیتی
- دنیا، جهان، کاینات
- گیتی
- جهان، دنیا، روزگار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دنیوی
از مردم گیلان، گیلانی
نوعی اسب خوب منسوب به گیلان
تهیه شده از گیل، نمدی،برای مثال چو شب گیل شد در گلیم سیاه / ورا زرد گیلی سپر گشت ماه (اسدی - ۲۰۸)
نوعی اسب خوب منسوب به گیلان
تهیه شده از گیل، نمدی،
پاسبان یا نگهبانی که باید در مسافت معینی گردش و نگهبانی کند
پاسبان شب نگهبان شب عسس گزمه، دسته ای از نگهبانان که باید محوطه معینی را مراقبت و نگهبانی نمایند و پیوسته در آن محوطه حرکت کنند
زشتی نازیبایی پلیدی: ترا جاییست بس عالی و نورانی چو بیرون رفتی از جایی بدین گستی. (ناصر خسرو)
گیاه: گیایش همه بود تریاک زهر بکه سنگش ار کهربا داشت بهر
در ترکیبات بکار رود و حاصل مصدر سازد بمعانی ذیل: الف - گرفتن: آب گیری بهانه گیری خمیر گیری گردگیری. ب - آلت گرفتن و استخراج: آب میوه گیری گلابگیری. توضیح در حقیقت این کلمات بصفات مختوم به گر پیوندد
بی غیرتی، بی حمیتی، نامردی
پریشانی حواس پراکندگی خاطر، حیرانی سرگشتگی، حماقت ابلهی
دمغزه مرغ عسیب زمجی
قرمساق، دیوث، بی جرأت
پشته، تل
زشتی، پلیدی
Bafflement, Befuddlement, Bewilderedness, Confusedness
perplexidade, confusão
Verwirrung, Verwirrtheit
zakłopotanie, zamieszanie
замешательство , смущение
замішання , розгубленість , плутанина
desconcierto, confusión
perplexité, confusion
sconcerto, confusione, perplessità
verwarring
उलझन , भ्रम
kebingungan
당혹감 , 혼란 , 혼란
מבוכה , בלבול , בִּלְבּוּל