جدول جو
جدول جو

معنی گشتی

گشتی
پاسبان یا نگهبانی که باید در مسافت معینی گردش و نگهبانی کند
تصویری از گشتی
تصویر گشتی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گشتی

گشتی

گشتی
پاسبان شب نگهبان شب عسس گزمه، دسته ای از نگهبانان که باید محوطه معینی را مراقبت و نگهبانی نمایند و پیوسته در آن محوطه حرکت کنند
فرهنگ لغت هوشیار

گشتی

گشتی
پاسبان. نگهبان وپاسبان شب. گزمه. پلیس که شب در گردش است، خوشی و شادی، صحت. تندرستی، مسرور. شادمان. خوشحال. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

دشتی

دشتی
منسوب به دشت صحرایی، یکی از آوازهای ایرانی و آن نمونه ایست از زندگی ساده و بی آلایش نظیر زندگی بی تکلف چوپانی و صحرا و دشت نشینی. این آواز در عین سادگی گه چنان موثر و دلرباست که شنونده اشک حسرت بر گونه میفشاند. گام دشتی با شور تفاوتی ندارد ولی نوت شاهد آن درجه پنجم گام شور است. (نوت شاهد حجاز) گام دشتی را میتوان مانند گام شور نوشت (خالقی. مجله موزیک)
فرهنگ لغت هوشیار