جدول جو
جدول جو

معنی گیاغ - جستجوی لغت در جدول جو

گیاغ
گیاه، هر رستنی که از زمین بروید، گیا، گیه، علف، نبات، نبت، کلأ
تصویری از گیاغ
تصویر گیاغ
فرهنگ فارسی عمید
گیاغ
گیاه نبات: عجب نیست از سوز من گر بباغ بتوفد درخت و بسوزد گیاغ. (بهرامی)
فرهنگ لغت هوشیار
گیاغ
گیاه، نبات
تصویری از گیاغ
تصویر گیاغ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایاغ
تصویر ایاغ
ترکی ساغر جام پیلیا پا رجل، کاسه پیاله شرابخواری جام ساغر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیاه
تصویر گیاه
هر رستنی که از زمین بروید، گیا، گیه، گیاغ، علف، نبات، نبت، کلأ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایاغ
تصویر ایاغ
پیاله ای که در آن شراب بخورند، جام، ساغر، ساتگین، برای مثال یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست / یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ (حافظ - ۱۰۱۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صیاغ
تصویر صیاغ
کسی که با دروغ سخن را آرایش دهد، دروغ پرداز، زرگر، ریخته گر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صیاغ
تصویر صیاغ
دروغ پرداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیای
تصویر گیای
گیاه: گیایش همه بود تریاک زهر بکه سنگش ار کهربا داشت بهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیاه
تصویر گیاه
نبات، رستنی کوچک از علف و بوته در مقابل درخت، علف سبز، سبزه
فرهنگ لغت هوشیار
خیمه چادر. توضیح فرهنگها این کلمه را در کاف تازی (کیان) آورده اند و بیت ذیل را از ابوشکور بشاهد آن نقل کرده اند: همه باز بسته بدین ریسمان (آسمان. دهخدا) که بر پرده (برده. دهخدا) بینی بسان کیان. چنانکه کلمه پهلوی نشان میدهد صحیح با گاف پارسی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایاغ
تصویر ایاغ
هم پیاله، ساغر، پیاله شرابخوری، دوست و رفیق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کیاغ
تصویر کیاغ
گیاه، علف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گیاه
تصویر گیاه
هر رستنی که از زمین بروید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گیا
تصویر گیا
گیاه، هر رستنی که از زمین بروید، گیه، گیاغ، علف، نبات، نبت، کلأ
فرهنگ فارسی عمید
نام عام آن دسته از موجودات زنده که ظاهرا حرکتی ندارند و در یک جا ثابت هستند و مواد معدنی را مستقمیا از محیط اطراف خود (خاک یا آب) جذب میکنند و بوسیله عمل کربن گیری که بوسیله ذرات کلروفیل در برابر خورشید انجام میشود مواد آلی قابل استفاده ای برای تغذیه سلولهای خود بوجود میاورند. باید دانست که در بین گیاهان فقط قارچها هستند که چون فاقد کلروفیل میباشند قادر بجذب کربن در برابر نور خورشید نیستند بدین جهت یا غالبا بر روی بقایای آلی سایر موجودات زنده میزیند و یا طفیلی موجودات زنده میشوند. در صورت اول آنها را گندروی و در حالت دوم انگل (طفیلی) نامند رستنی نبات گیا جمع گیاهان گیاهها. یا گیاه تر انجبین. (تر انگبین) خارشتر. یا گیاه ترکی. وج. یا گیاه تورنسل. گیاهی است از تیره فرفیون که از عصارء آن تورنسل معمولی را که یک معرف شیمیایی است استخراج میکنند غبیرا نیل. توضیح تورنسل یا آفتاب گردان یک معرف شیمیایی است که محلولش در حالت خنثی بنفش رنگ است و در برابر باز ها آبی رنگ و در برابر اسید ها قرمز رنگ میشود. این ماده از گیاهان مختلف دیگر از جمله نوعی لیخن (گلسنگ) بنام روسلا تنکتوریا و گل آفتاب پرست نیز بدست میاید. یا گیاه حساس. درختچه ایست از تیره پروانه واران و از دسته گل ابریشمها که در موقع لمس برگهایش روی یکدیگر میخوابند. گلهای این گیاه کوچک و گل آذینش سنبله و یا کلاپرک است. میوه اش بشکل غلاف (شبیه باقلا) میباشد. در حدود 300 گونه از این گیاه شناخته شده که متعلق بنواحی گرم کره زمین هستند حساسه مختشیه مستحیه. یا گیاه عقرب. گل آفتاب پرست. توضیح از این گیاه تورنسل که یک معرف شیمیایی است نیز بدست میاورند. یا گیاه مریم. علف مریم. یا گیاهان. ( جمع گیاه) رستنیها نباتات گیاه. یا از آهن گیاه روییدن، عملی غیر ممکن اتفاق افتادن: نادر افتد اهل این ماخولیا منتظر که روید از آهن گیا. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیا
تصویر گیا
مخفف گیاه
فرهنگ فارسی معین