جدول جو
جدول جو

معنی گوزنده - جستجوی لغت در جدول جو

گوزنده
(زَ دَ / دِ)
کسی که گوز دهد. کسی که از پایین خود باد خارج کند
لغت نامه دهخدا
گوزنده
کسی که بگوزد آنکه ضرطه دهد
تصویری از گوزنده
تصویر گوزنده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوزنده
تصویر سوزنده
آنکه یا آنچه چیزی را بسوزاند، آنکه یا آنچه بسوزد، کنایه از بسیار غم آور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
کسی که سخن می گوید، آنکه در تلوزیون یا رادیو متنی را می خواند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یوزنده
تصویر یوزنده
جوینده، جستجوکننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوزاده
تصویر گوزاده
پهلوان زاده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوزنده
تصویر دوزنده
کسی که چیزی می دوزد، خیاط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
سخنگوی، تکلم کننده، ادای سخن کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گورنده
تصویر گورنده
آشفته و درهم شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوزاده
تصویر گوزاده
پهلوان زاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوزنده
تصویر سوزنده
آن که یا آن چه بسوزد، گرم تابدار، آنکه یا آن چه بسوزاند سوزاننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توزنده
تصویر توزنده
جستجو کننده جوینده، حاصل کننده اندوزنده، ادا کننده گزارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توزنده
تصویر توزنده
((زَ دِ))
جستجو کننده، ادا کننده، گزارنده، اندوزنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوزنده
تصویر سوزنده
((زَ دِ یا دَ))
آن که یا آن چه سوزد، گرم، سوزاننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
سخنگو، آن که شغلش در رادیو و تلویزیون گویندگی است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یوزنده
تصویر یوزنده
((زَ دِ))
جستجو کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوزنده
تصویر دوزنده
خیاط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
مجری، راوی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
Enunciator, Speaker
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
énonciateur, locuteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
उद्घोषक , वक्ता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
発音者 , 話者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
发音人 , 演讲者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
מדבר , נוֹאֵם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
발음자 , 연설자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
penyebut, pembicara
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
lektor, mówca
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
spreker
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
enunciatore, oratore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
enunciador, hablante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
диктор , доповідач
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
диктор , оратор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
Sprecher
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
enunciador, orador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گوینده
تصویر گوینده
okur, konuşmacı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی