معنی یوزنده - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با یوزنده
یوزنده
- یوزنده
- سخت جهنده و خیزنده که جست وخیزی تند داشته باشد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یوز و یوزیدن شود
لغت نامه دهخدا
توزنده
- توزنده
- جستجو کننده جوینده، حاصل کننده اندوزنده، ادا کننده گزارنده
فرهنگ لغت هوشیار
سوزنده
- سوزنده
- آن که یا آن چه بسوزد، گرم تابدار، آنکه یا آن چه بسوزاند سوزاننده
فرهنگ لغت هوشیار