- گزافکاری
- افراط، مبالغه، اسراف
معنی گزافکاری - جستجوی لغت در جدول جو
- گزافکاری
- افراط، مبالغه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
افراط، مبالغه، زیاده روی
افراط مبالغه، اسراف
ناروا کاری نشایستگری عمل خلافکار
گازری کردن، شغل و عمل گازر
آنکه در کاری افراط کند، افراط کار، افراط کننده
شغل و عمل گازر رخت شویی: گازر کاری صفت آب شد رنگرزی پیشه مهتاب شد، (نظامی)
بیهوده کاری، مبالغه افراط، اسراف
آنکه در کاری افراط کند مفرط: و حصیری هر چند مردیست گز افکار و گز افگویاما پیر است و حق خدمت قدیم دارد، اسراف کننده مسرف
بزه کاری بزه گری مجرمیت خطا کاری: خواهم که درین گناهکاری سیماب شوم ز شرمساری. (نظامی)
زراعت برزگری کشت کاری
Culpability, Guiltiness
culpabilidade, culpa
Schuldigkeit, Schuld
виновность , вина
провина
culpabilidad
culpabilité
colpevolezza, colpa
schuld, schuldgevoel
अपराधिता , अपराधिता
kesalahan, perasaan bersalah
범죄 , 죄책감
אשם , אשם
罪责 , 罪恶感
罪 , 罪悪感
suçluluk
ความผิด , ความผิด
অপরাধিতা , অপরাধবোধ
گناہ , گناہ گاری
جريمةٌ , ذنبٌ
پخکاری گلگیرسازی شغل و عمل صافکار