معنی گزاف کار

گزاف کار: آنکه در کاری افراط کند، افراط کار، افراط کننده

تصویری از گزاف کار — تصویر گزاف کار

فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گزاف کار

گزاف کاری

گزاف کاری: افراط، مبالغه، زیاده روی

گزاف کاری

فرهنگ فارسی عمید

گزافه کار

گزافه کار: آنکه کارهای عبث کند بیهوده کار، مبالغه کننده مفرط: اندر دوید و مملکت او بغارتید با لشکری گزاف و سپاهی گزافه کار. (منوچهری)، اسراف کننده مسرف

فرهنگ لغت هوشیار

گزافه کار

گزافه کار: گزافکار. تندرو. مسرف. مفرط. عبث کار. بیهوده کار:
اندر دوید و مملکت او بغارتید
با لشکری گزاف سپاهی گزافه کار.
منوچهری.
و رجوع به گزافه کاری شود

لغت نامه دهخدا

گزافکار

گزافکار: آنکه در کاری افراط و مبالغه کند. مفرط: و حصیری هرچند مردی است گزافکار و گزافگوی اما پیر است و حق خدمت قدیم دارد. (تاریخ بیهقی).
من خواستم آنچه یافت آن ماه
این بخت گزافکار بینند.
نظامی.
و رجوع به گزافه کار شود

لغت نامه دهخدا

خلاف کار

خلاف کار: تبهکار

خلاف کار

فرهنگ واژه فارسی سره

خلاف کار

خلاف کار: کسی که مرتکب خلاف می شود

خلاف کار

فرهنگ فارسی عمید

گزافه کاری

گزافه کاری: بیهوده کاری، مبالغه افراط، اسراف

گزافه کاری

فرهنگ لغت هوشیار

گزافکاری

گزافکاری: افراط، مبالغه، اسراف

گزافکاری

فرهنگ لغت هوشیار

گز افکار

گز افکار: آنکه در کاری افراط کند مفرط: و حصیری هر چند مردیست گز افکار و گز افگویاما پیر است و حق خدمت قدیم دارد، اسراف کننده مسرف

فرهنگ لغت هوشیار