دهی است از دهستان شراء بخش سیمینه رود شهرستان همدان، واقع در 28000گزی شمال خاور همدان و 4000گزی شاهبداق. هوای آن سرد، دارای 108 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان شراء بخش سیمینه رود شهرستان همدان، واقع در 28000گزی شمال خاور همدان و 4000گزی شاهبداق. هوای آن سرد، دارای 108 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
پستانداری قوی با جثۀ سنگین و پوست ضخیم با پوزۀ مخروطی و دو دندان دراز که از طرفین دهانش بیرون آمده که آلت دفاعی او است، ساد، خوک وحشی کنایه از شجاع، دلیر، دلاور، برای مثال دور سپهر مثل تو هرگز نیاورد / از هفت پشت پهلو پیل افکن و گراز (عمید لوبکی- مجمع الفرس - گراز) نوعی بیل پهن و بزرگ با دستۀ چوبی که ریسمانی به آن می بستند و یک نفر دسته و یک نفر از رو به روی او سر ریسمان را می گرفت و زمین شیار شده را با آن هموار می کردند، پل کش، گراز، بنکن، بنگن، فه، کتر، برای مثال بفرمود تا کارگر با گراز / بیارند چندی ز راه دراز ی... ی زمین را به کندن گرفتند پاک / شد آن جای هامون سراسر مغاک (فردوسی - ۶/۴۵۸)، کوزه، چوب دستی کلفت با ناز و تکّبر راه رفتن، خرامیدن، گرازیدن
پستانداری قوی با جثۀ سنگین و پوست ضخیم با پوزۀ مخروطی و دو دندان دراز که از طرفین دهانش بیرون آمده که آلت دفاعی او است، ساد، خوکِ وَحشی کنایه از شجاع، دلیر، دلاور، برای مِثال دور سپهر مثل تو هرگز نیاورد / از هفت پشت پهلو پیل افکن و گراز (عمید لوبکی- مجمع الفرس - گراز) نوعی بیل پهن و بزرگ با دستۀ چوبی که ریسمانی به آن می بستند و یک نفر دسته و یک نفر از رو به روی او سر ریسمان را می گرفت و زمین شیار شده را با آن هموار می کردند، پُل کش، گُراز، بَنکَن، بَنگَن، فَه، کَتَر، برای مِثال بفرمود تا کارگر با گراز / بیارند چندی ز راه دراز ی... ی زمین را به کندن گرفتند پاک / شد آن جای هامون سراسر مغاک (فردوسی - ۶/۴۵۸)، کوزه، چوب دستی کلفت با ناز و تکّبر راه رفتن، خرامیدن، گُرازیدَن
دهی است از دهستان شبانکارۀ بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع، در 24000گزی شمال باختر برازجان و 7000گزی رود حله. هوای آن گرم دارای 80 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه شاپور تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما و صیفی و شغل اهالی زراعت است و راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان شبانکارۀ بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع، در 24000گزی شمال باختر برازجان و 7000گزی رود حله. هوای آن گرم دارای 80 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه شاپور تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما و صیفی و شغل اهالی زراعت است و راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
یکی از امرای جنتمور است و جنتمور حدود سال 633 هجری قمری وی را برای عرض گزارش حوزۀ حکومتی خود نزد اوکتای قاآن فرستاد و بهأالدین جوینی صاحب دیوان را همراه او کرد... گرگوز اصلاً اویغور و یکی از دبیران جوجی بوده که بمناسبت اطلاع بر خط و زبان اویغوری و آداب کتاب و بلاغت در نزد او محترم میزیسته موقعی که جنتمور بحکومت خوارزم منصوب بگردید گرگوز نیز با او همراه شد و چون روزبروز ازاو آثار کفایت و حسن خدمت بظهور میرسید، جنتمور او را بحاجبی و نیابت خود سرافراز نمود. گرگوز از سال 637 تا 641 هجری قمری حکومت کرد. رجوع به تاریخ مغول ازتاریخ مفصل ایران تألیف اقبال صص 166- 168 شود
یکی از امرای جنتمور است و جنتمور حدود سال 633 هجری قمری وی را برای عرض گزارش حوزۀ حکومتی خود نزد اوکتای قاآن فرستاد و بهأالدین جوینی صاحب دیوان را همراه او کرد... گرگوز اصلاً اویغور و یکی از دبیران جوجی بوده که بمناسبت اطلاع بر خط و زبان اویغوری و آداب کتاب و بلاغت در نزد او محترم میزیسته موقعی که جنتمور بحکومت خوارزم منصوب بگردید گرگوز نیز با او همراه شد و چون روزبروز ازاو آثار کفایت و حسن خدمت بظهور میرسید، جنتمور او را بحاجبی و نیابت خود سرافراز نمود. گرگوز از سال 637 تا 641 هجری قمری حکومت کرد. رجوع به تاریخ مغول ازتاریخ مفصل ایران تألیف اقبال صص 166- 168 شود
دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج، واقع در 11000گزی شمال باختر رزاب و 1000گزی خاور اتومبیل رو مریوان به رزاب. هوای آن سرد، دارای 220 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات ولبنیات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج، واقع در 11000گزی شمال باختر رزاب و 1000گزی خاور اتومبیل رو مریوان به رزاب. هوای آن سرد، دارای 220 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات ولبنیات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور واقع در 15 هزارگزی شمال خاوری فدیشه. هوای آن معتدل. دارای 43 تن سکنه است. محصول آن غلات و تریاک. آب آنجا از قنات تأمین میشود. شغل اهالی زراعت و مالداری و کرباس بافی است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور واقع در 15 هزارگزی شمال خاوری فدیشه. هوای آن معتدل. دارای 43 تن سکنه است. محصول آن غلات و تریاک. آب آنجا از قنات تأمین میشود. شغل اهالی زراعت و مالداری و کرباس بافی است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
بانگ خفیف، آواز خفیف، چنانکه در سماور پیش از جوش آمدن آن یا صدای زنبور هنگام پریدن. و در بعضی لهجه ها جزجز نیز گویند، ناراحتی خارش مانند و کمی دردناک که گاه در اعضاء و بویژه در دست و پا عارض گردد. و رجوع به گز کردن شود
بانگ خفیف، آواز خفیف، چنانکه در سماور پیش از جوش آمدن آن یا صدای زنبور هنگام پریدن. و در بعضی لهجه ها جزجز نیز گویند، ناراحتی خارش مانند و کمی دردناک که گاه در اعضاء و بویژه در دست و پا عارض گردد. و رجوع به گز کردن شود
دهی است از بخش ماهان شهرستان کرمان واقع در 30 هزارگزی جنوب ماهان و 15 هزارگزی راه شوسۀ بم به کرمان، با 205 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. مزرعۀ شوروئیه جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش ماهان شهرستان کرمان واقع در 30 هزارگزی جنوب ماهان و 15 هزارگزی راه شوسۀ بم به کرمان، با 205 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. مزرعۀ شوروئیه جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
بشوخی و چستی جستن: زهجر تیر گر خواهد جدا افتاد جان از من که گزگز می جهد پیوسته آن ابرو کمان از من (سیفی بدیعی) بانگ و آواز ضعیف (چنانکه در سماور پیش از جوش آمدن آن یا صدای زنبور هنگام پریدن، ناراحتی خارش مانند و کمی دردناک که گاه در اعضا بویژه در دست و پا عارض گردد
بشوخی و چستی جستن: زهجر تیر گر خواهد جدا افتاد جان از من که گزگز می جهد پیوسته آن ابرو کمان از من (سیفی بدیعی) بانگ و آواز ضعیف (چنانکه در سماور پیش از جوش آمدن آن یا صدای زنبور هنگام پریدن، ناراحتی خارش مانند و کمی دردناک که گاه در اعضا بویژه در دست و پا عارض گردد
آنکه به جرب مبتلی است گرگین: گر نخواهی رنج گراز گرگنان پرهیز کن جهل گراست ای پسر پرهیز کن زین زشت گر. (ناصر خسرو) غله ای که هنوز خوب نرسیده باشد و آنرا گاه در آتش بریان کنند و خورند دلمل
آنکه به جرب مبتلی است گرگین: گر نخواهی رنج گراز گرگنان پرهیز کن جهل گراست ای پسر پرهیز کن زین زشت گر. (ناصر خسرو) غله ای که هنوز خوب نرسیده باشد و آنرا گاه در آتش بریان کنند و خورند دلمل
گیاهی است از تیره پروانه واران که برگهایش کامل و پنجه یی و گلهایش آبی یا بنفش و یا زردند و گل آذینش خوشه یی است. میوه این گیاه شبیه باقلا ولی کوچکتر از آنست و دانه هایش ریزتر از یک نخود و سیاه رنگ است و آنها را باقلای نبطی گویند. ازین گیاه بمنظور تغذیه دامها و از دانه اش جهت تغذیه انسان مانند غلات دیگر استفاده میشود باقلای مصری جرجر جرجر مصری باقلای قبطی ترمس
گیاهی است از تیره پروانه واران که برگهایش کامل و پنجه یی و گلهایش آبی یا بنفش و یا زردند و گل آذینش خوشه یی است. میوه این گیاه شبیه باقلا ولی کوچکتر از آنست و دانه هایش ریزتر از یک نخود و سیاه رنگ است و آنها را باقلای نبطی گویند. ازین گیاه بمنظور تغذیه دامها و از دانه اش جهت تغذیه انسان مانند غلات دیگر استفاده میشود باقلای مصری جرجر جرجر مصری باقلای قبطی ترمس