جدول جو
جدول جو
Ads

معنی گزگز

گزگز
بشوخی و چستی جستن: زهجر تیر گر خواهد جدا افتاد جان از من که گزگز می جهد پیوسته آن ابرو کمان از من (سیفی بدیعی) بانگ و آواز ضعیف (چنانکه در سماور پیش از جوش آمدن آن یا صدای زنبور هنگام پریدن، ناراحتی خارش مانند و کمی دردناک که گاه در اعضا بویژه در دست و پا عارض گردد
فرهنگ لغت هوشیار