معنی گریز گریز گریختن، فرار، گریختن از برابر کسی یا چیزیگریز زدن: کنایه از هنگام سخن گفتن یا نوشتن از مطلبی به مطلب دیگر پرداختن تصویر گریز فرهنگ فارسی عمید