الک، وسیله ای گرد و دیواره دار با سطح سوراخ سوراخ معمولاً ریز که برای جدا کردن ناخالصی، گردها یا اجزای ریز و درشت حبوبات، آرد و امثال آن به کار می رود، تنک بیز، غرویزن، منخل، چاولی، موبیز، پریز، غربیل، پرویز، تنگ بیز، غربال، پریزن، پرویزن، آردبیز
اَلَک، وسیله ای گرد و دیواره دار با سطح سوراخ سوراخ معمولاً ریز که برای جدا کردن ناخالصی، گَردها یا اجزای ریز و درشت حبوبات، آرد و امثال آن به کار می رود، تُنُک بیز، غَرویزَن، مُنخُل، چاولی، موبیز، پَریز، غَربیل، پَرویز، تُنُگ بیز، غَربال، پَریزَن، پَرویزَن، آردبیز
تصادم دو جریان با یکدیگر که گرد هم می چرخد و تنورۀ بزرگی از گرد و خاک که دارای حرکت دورانی است تشکیل می دهد و وسعت میدان آن تا حدود صد مایل دیده شده است، دیوباد، سنگ دوله
تصادم دو جریان با یکدیگر که گرد هم می چرخد و تنورۀ بزرگی از گرد و خاک که دارای حرکت دورانی است تشکیل می دهد و وسعت میدان آن تا حدود صد مایل دیده شده است، دیوباد، سنگ دوله
درختی در بهشت، آنکه با دستی خورد و با دستی منع کند، پیشوا. فرمانده. رئیس، کندۀ چوبینی مر صنعتکاران را که بر زمین نشانند برای جلا دادن کارهای خود، گریبان پیراهن و گردن و سینۀ پیراهن. (ناظم الاطباء) ، کوهان شتر: رحم آمد مر شتر راگفت هین برجه و بر گردبان من نشین. مولوی
درختی در بهشت، آنکه با دستی خورد و با دستی منع کند، پیشوا. فرمانده. رئیس، کندۀ چوبینی مر صنعتکاران را که بر زمین نشانند برای جلا دادن کارهای خود، گریبان پیراهن و گردن و سینۀ پیراهن. (ناظم الاطباء) ، کوهان شتر: رحم آمد مر شتر راگفت هین برجه و بر گردبان من نشین. مولوی
بالش کوچک و مدور که به وقت خواب زیر رخساره نهند و به هندی گل تکیه گویند، میتواند که گل تکیه بضم اول باشد مخفف گول تکیه و لفظ گردبالش بر همین دال است و بعضی اهل لغت قایلند که ماقبل شین بالش کسره وفتح هر دو صحیح است. (غیاث) (آنندراج) : سر سفله را گردبالش منه سر مردم آزار بر سنگ به. سعدی (بوستان). ... و دهل زنان متکا و گردبالش و... (نظام قاری ص 154)
بالش کوچک و مدور که به وقت خواب زیر رخساره نهند و به هندی گل تکیه گویند، میتواند که گل تکیه بضم اول باشد مخفف گول تکیه و لفظ گردبالش بر همین دال است و بعضی اهل لغت قایلند که ماقبل شین بالش کسره وفتح هر دو صحیح است. (غیاث) (آنندراج) : سر سفله را گردبالش منه سر مردم آزار بر سنگ به. سعدی (بوستان). ... و دهل زنان متکا و گردبالش و... (نظام قاری ص 154)
آن باد بود که برمثال آسیایی گردد. بادی گرد. بادی باشد که خاک رابشکل مناری بر آسمان برد و با لفظ پیچیدن استعمال شود. بهندی بگوله نامند. (غیاث) (آنندراج). صرصر. زوبعه. اعصار. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) : چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده چو گردون گردبادی تند گردی تیره اندروا. فرخی. ز بیم تیغ تو تا چین ز ترکان ره تهی گردد اگر زین سوی جیحون گردبادی خیز از میله. فرخی. همی گرفت به ببر و همی گرفت به یوز چو گردباد همی گشت بر یمین و یسار. فرخی. گردبادی شود و دامن صحرا گیرد گر به دیوارفتد سایۀ دیوانۀ ما. صائب. جلوه ها میدهد از شاخ غزالان خیال گردبادی که به دشت دل ما می پیچد. بیدل (از آنندراج)
آن باد بود که برمثال آسیایی گردد. بادی گرد. بادی باشد که خاک رابشکل مناری بر آسمان برد و با لفظ پیچیدن استعمال شود. بهندی بگوله نامند. (غیاث) (آنندراج). صرصر. زوبعه. اعصار. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) : چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده چو گردون گردبادی تند گردی تیره اندروا. فرخی. ز بیم تیغ تو تا چین ز ترکان ره تهی گردد اگر زین سوی جیحون گردبادی خیز از میله. فرخی. همی گرفت به ببر و همی گرفت به یوز چو گردباد همی گشت بر یمین و یسار. فرخی. گردبادی شود و دامن صحرا گیرد گر به دیوارفتد سایۀ دیوانۀ ما. صائب. جلوه ها میدهد از شاخ غزالان خیال گردبادی که به دشت دل ما می پیچد. بیدل (از آنندراج)
استخوان ران که بر آن گوشت بسیار باشد قسمت پر گوشت ران گوسفند و گاو و غیره لمبر: بر ماده شد تیزو بگشاد دست (شست) بر شیر با گرد رانش بخست. یا گرد ران با گردن است. (مثل)، یعنی قصاب باید گرد ران را با گردن تواما بفروشد: دست بر رانش نهادم مشت زد بر گردنم این مثل با یادم آمد گرد ران با گردن است (سوزنی)
استخوان ران که بر آن گوشت بسیار باشد قسمت پر گوشت ران گوسفند و گاو و غیره لمبر: بر ماده شد تیزو بگشاد دست (شست) بر شیر با گرد رانش بخست. یا گرد ران با گردن است. (مثل)، یعنی قصاب باید گرد ران را با گردن تواما بفروشد: دست بر رانش نهادم مشت زد بر گردنم این مثل با یادم آمد گرد ران با گردن است (سوزنی)
قمر در شبهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم که مدور باشد: روی هر یک چون دو هفته گردماه جامه شان غفه سمورینشان کلاه. (رودکی)، ماه شب چهاردهم بدر (خصوصا) : خرمی از نوبهار و تازگی از سرخ گل نیکویی از گردماه و روشنی از آفتاب. (فرخی)، چهره صورت رخسار: همی گفت و زو نرگسان سیاه ستاره همی ریخت بر گردماه
قمر در شبهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم که مدور باشد: روی هر یک چون دو هفته گردماه جامه شان غفه سمورینشان کلاه. (رودکی)، ماه شب چهاردهم بدر (خصوصا) : خرمی از نوبهار و تازگی از سرخ گل نیکویی از گردماه و روشنی از آفتاب. (فرخی)، چهره صورت رخسار: همی گفت و زو نرگسان سیاه ستاره همی ریخت بر گردماه
بادی که خاک را بشکل استوانه ای طویل باسمان برد عصار: سیلی کردی میان وادی بر قله کوه گرد بادی. (جامی) توضیح گرد باد معمولا بر اثر برخورد و تعارض دو باد سریع که در جهت مخالف یکدیگر حرکت میکنند بوجود میاید. ذرات هوا بسبب برخورد حرکتی دورانی و رو ببالا می یابند چون جهت بالا که مخالف سطح زمین است جهتی است بلا مانع و ذرات هوا میتوانند حرکت خود را ادامه د هند. شکل گرد باد معمولا استوانه یی نزدیک بمخروط است که راس آن متوجه زمین و قاعده آن بالاست
بادی که خاک را بشکل استوانه ای طویل باسمان برد عصار: سیلی کردی میان وادی بر قله کوه گرد بادی. (جامی) توضیح گرد باد معمولا بر اثر برخورد و تعارض دو باد سریع که در جهت مخالف یکدیگر حرکت میکنند بوجود میاید. ذرات هوا بسبب برخورد حرکتی دورانی و رو ببالا می یابند چون جهت بالا که مخالف سطح زمین است جهتی است بلا مانع و ذرات هوا میتوانند حرکت خود را ادامه د هند. شکل گرد باد معمولا استوانه یی نزدیک بمخروط است که راس آن متوجه زمین و قاعده آن بالاست
گردباد آفت و بلا است و همان طور که نه از علت بروز گردباد آگاهی داریم و نه از زمان پیدایش آن از لحظه وقوع حادثه و آفت نیز بی خبریم. چنان چه در خواب ببینید گردبادی بر خاسته حادثه ای نا خوشایند اتفاق می افتد ولی ارتباط حادثه با بیننده خواب متناسب با دوری و نزدیکی گردباد است. اگر گرد باد در دور دست باشد حادثه کوچک و کم اهمیت است و چنان چه نزدیک باشد حادثه و آفت و بلا از اهمیت بیشتری برخوردار است. اگر بیننده خواب ببیند که در مرکز گرد باد قرار گرفته بی تردید خطر مرگ او را تهدید می کند و بهتر است او طی روزهای آینده مراقب خویش باشد. اگر بیننده خواب ببیند که گرد باد او را از زمین بلند کرده و به آسمان برده بی آن که بتواند به زمین باز گردد خواب خوبی نیست و پایان زندگی بیننده خواب نزدیک است ولی اگر گردباد او را از زمین بلند کند و ببرد و هم چنان در نزدیکی زمین نگه دارد خطر مرگ در میان نیست. رفتن بدون بازگشت همیشه در خواب ها مرگ تعبیر می شود حتی پرواز بدون برگشت در خواب مساوی با مرگ بیننده خواب است. روی هم رفته دیدن گردباد در خواب خوب نیست بخصوص اگر سیاه باشد. منوچهر مطیعی تهرانی ۱ـ اگر خواب ببینید میان تندبادی قرار گرفته اید، علامت آن است که برای ثروتمند شدن نقشه هایی خواهید کشید اما تمام طرحها و نقشه هایتان با شکست روبرو خواهد شد. ۲ـ دیدن گردباد در خواب، علامت آن است که مدتی طولانی با مصیبتی کشمکش خواهید داشت. دوستان در کمال خونسردی و بی تفاوتی با شما رفتار خواهند کرد.
گردباد آفت و بلا است و همان طور که نه از علت بروز گردباد آگاهی داریم و نه از زمان پیدایش آن از لحظه وقوع حادثه و آفت نیز بی خبریم. چنان چه در خواب ببینید گردبادی بر خاسته حادثه ای نا خوشایند اتفاق می افتد ولی ارتباط حادثه با بیننده خواب متناسب با دوری و نزدیکی گردباد است. اگر گرد باد در دور دست باشد حادثه کوچک و کم اهمیت است و چنان چه نزدیک باشد حادثه و آفت و بلا از اهمیت بیشتری برخوردار است. اگر بیننده خواب ببیند که در مرکز گرد باد قرار گرفته بی تردید خطر مرگ او را تهدید می کند و بهتر است او طی روزهای آینده مراقب خویش باشد. اگر بیننده خواب ببیند که گرد باد او را از زمین بلند کرده و به آسمان برده بی آن که بتواند به زمین باز گردد خواب خوبی نیست و پایان زندگی بیننده خواب نزدیک است ولی اگر گردباد او را از زمین بلند کند و ببرد و هم چنان در نزدیکی زمین نگه دارد خطر مرگ در میان نیست. رفتن بدون بازگشت همیشه در خواب ها مرگ تعبیر می شود حتی پرواز بدون برگشت در خواب مساوی با مرگ بیننده خواب است. روی هم رفته دیدن گردباد در خواب خوب نیست بخصوص اگر سیاه باشد. منوچهر مطیعی تهرانی ۱ـ اگر خواب ببینید میان تندبادی قرار گرفته اید، علامت آن است که برای ثروتمند شدن نقشه هایی خواهید کشید اما تمام طرحها و نقشه هایتان با شکست روبرو خواهد شد. ۲ـ دیدن گردباد در خواب، علامت آن است که مدتی طولانی با مصیبتی کشمکش خواهید داشت. دوستان در کمال خونسردی و بی تفاوتی با شما رفتار خواهند کرد.