معنی گردماه - فرهنگ فارسی عمید
معنی گردماه
- گردماه گِردماه
- ماه شب چهاردهم از تقویم قمری، نیمۀ روشن ماه، بدر، ماه تمام، چتر سیمین، چتر سیمابی
کنایه از روی، چهره، صورت، سیما، گونه، رخ، دیمه، چهر، سج، غرّه، لچ، رخساره، عذار، خدّ، رخسار، محیّا، دیمر، چیچک، وجنات، دیباچه، دیباجه، عارض ماه شب چهاردهم از تقویم قمری، نیمۀ روشن ماه، بَدر، ماهِ تَمام، چَترِ سیمین، چَترِ سیمابی
کنایه از روی، چهره، صورت، سیما، گونه، رُخ، دیمِه، چِهر، سَج، غُرَّه، لَچ، رُخسارِه، عِذار، خَدّ، رُخسار، مُحَیّا، دیمَر، چیچَک، وَجَنات، دیباچِه، دیباجِه، عارِض
فرهنگ فارسی عمید