شکارچی، آنکه پیشه اش شکار کردن جانوران است، نخجیروال، متصیّد، نخجیرگان، قانص، حابل، نخجیرگر، نخجیرزن، صیدبند، نخجیرگیر، شکارگر، صیدگر، شکارگیر، صیّادشِکارچی، آنکه پیشه اش شکار کردن جانوران است، نَخجیروال، مُتَصَیِّد، نَخجیرگان، قانِص، حابِل، نَخجیرگَر، نَخجیرزَن، صِیدبَند، نَخجیرگیر، شِکارگَر، صِیدگَر، شِکارگیر، صَیّاد