- گرایلی
- قطعه ایست ضربی در دستگاه شور که در پرده شهناز نواخته میشود و دو ضرب یا چهار ضرب است
معنی گرایلی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گوشه ای در دستگاه شور
در ترکیبات آید و صفت را حاصل مصدر سازد بمعنی گراییدن: دست گرایی سرگرایی لشکر گرایی
قطعه ایست ضربی در دستگاه شور که در پرده شهناز نواخته میشود و دو ضرب یا چهار ضرب است
جذبه، درک، جذابیت
حرارتی
احتمال
در حال گراییدن، گراینده
گیرنده بودن، تاثیر، نفوذ، حالت مخصوص در سیمای شخص که دیگران را مجذوب سازد، جذابیت، فریبندگی
کنجک فروش، می فروش منسوب به طرایف فروشنده اشیا طرفه و نادر مانند چیزهای زیبا که از چوب و تخته و غیره سازند، فروشنده شراب طرفه و نادر
کسیکه گاری میراند، دارنده گاری
در حال گرائیدن، متمایل، مایل
گریان بودن: زگریانی که هستم مرغ و ماهی همی گریند بر من همچو من زار. (فرخی)
گرانش
گرد مدور
گرمایی شدن، کسی که تحت تاثیر گرما قرار گرفته: بچه گرمایی شده
قوت گیرندگی توانایی گرفتن: تن گوید: بار خدایا مرا بیافریدی بمانند پاره ای هیزم در دستم گیرایی نبود و در پایم روانی نبود، جذابیت فریبندگی، تاثیر نفوذ، صید کردن، اسارت گرفتاری
مربوط به گرما، کسی که تحت تأثیر گرما قرار گرفته
جذابیت، گرفتگی
Thermal, Warmness
Grammarian
Graphic
térmico, calor
gramático
gráfico
Grammatiker
grafisch
thermisch, Wärme
termiczny, ciepło
gramatyk
graficzny
грамматист