جدول جو
جدول جو

معنی گرانکش - جستجوی لغت در جدول جو

گرانکش
جرثقیل
تصویری از گرانکش
تصویر گرانکش
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گردنکش
تصویر گردنکش
نافرمان، خودسر، یاغی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردنکش
تصویر گردنکش
شجاع، قوی، دلیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردنکش
تصویر گردنکش
((~. کَ))
نافرمان، سرکش، باقدرت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرانش
تصویر گرانش
جاذبه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گردانش
تصویر گردانش
صرف، مدیریت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گرانسر
تصویر گرانسر
مغرور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برانوش
تصویر برانوش
(پسرانه)
مهندس رومی که پل شوشتر را در زمان شاپور ساسانی، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار رومی در زمان شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گرمانک
تصویر گرمانک
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دو نفر رهاننده ایرانیان از دست ماران ضحاک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پراکنش
تصویر پراکنش
انتشار، تفریق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از براتکش
تصویر براتکش
کسی که برات بحواله بانک یا تاجری نویسد محیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرانول
تصویر گرانول
دانۀ ریز، دانۀ کوچک، حب کوچک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرانیت
تصویر گرانیت
سنگ خارا، خارا، نوعی سنگ سخت، گرانیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درازکش
تصویر درازکش
حالتی از قرار گرفتن بر روی زمین، به خصوص در موقع تیراندازی، که به سینه روی زمین می خوابند و پاها را دراز می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کرا کش
تصویر کرا کش
آنکه ستوران را کرایه دهد مکاری: (کرا کشان ما ترکان بودند) (چهار مقاله)
فرهنگ لغت هوشیار
کشنده گرگ، یکی از گونه های اقونیطون است که بنام قاتل الذئب نیز نامیده میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرانیت
تصویر گرانیت
فرانسوی خارا خارا
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی ماشک حبهای بسیار کوچک کم و بیش بحجم یک ماش که معمولا محتوی مواد موثر قوی هستند (مانند گرانولهای استریکینین که ماده موثر آن سولفات دو استیکینین است) وزن گرانولها از حبها کمتر و در حدود 5 تا 6 گرم است. مواد بی اثری که برای تهیه گرانولها بکار میروند عبارتند از: گردلاکتوز و صمغ عربی و شربت ساده
فرهنگ لغت هوشیار
شجاعت دلاوری، سرکشی طغیان عصیان، سرافرازی شهرت، تکبر غرور خودستایی: جز از کهتری نیست آیین من مباد آز و گردنکشی دین من
فرهنگ لغت هوشیار
مقدار وزن معادل یک فونت روسی برابر با 410، 0 کیلو گرام. توضیح کلمه گیروانکه در روسی مستعمل نیست و بجای آن فونت بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمانکش
تصویر کمانکش
((کَ کَ))
تیرانداز، کماندار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرانیت
تصویر گرانیت
((گِ))
سنگ خارا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گردنکشی
تصویر گردنکشی
نافرمانی، یاغی گری، برای مثال چو با سفله گویی به لطف و خوشی / فزون گرددش کبر و گردنکشی (سعدی - ۱۸۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
تمایل، ایمان، تمایل، تخصص
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گرانی
تصویر گرانی
ثقل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرانک
تصویر فرانک
(دخترانه)
پروانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تراکش
تصویر تراکش
انفجار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رانکی
تصویر رانکی
تسمه عقب پالان که بر ران چارپا قرار گیرد پار دم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جانکش
تصویر جانکش
جنگجو، سرکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
قصد، آهنگ، تمایل، میل و رغبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نانکش
تصویر نانکش
بنه، بار درخت بنه، بطم، حبه الخضرا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرانی
تصویر گرانی
مقابل ارزانی، گران بودن، برای مثال ابر آبستن درّی ست گران / وز گرانیش گهر ارزان است (انوری - ۸۰) مقابل سبکی، سنگینی، برای مثال یار لاغر نه سبک باشد و فربه نه گران / سبکی به ز گرانی به همه روی و شمار (فرخی - ۹۸)
در علم فیزیک کنایه از ثقل، نیروی جاذبه، (حاصل مصدر، اسم) کنایه از دردسر، مزاحمت،
کنایه از تکبر، خودخواهی، کنایه از فراوانی، کنایه از دیرهضمی، کنایه از حاملگی، آبستنی، برای مثال گران بود و اندر شکم بچه داشت / همی از گرانی به سختی گذاشت (فردوسی - ۱/۲۲۸)
کنایه از سستی، رخوت، کنایه از آهستگی، کنایه از سرسنگینی، کنایه از خشونت، برای مثال تو نازک طبعی و طاقت نیاری / گرانی های مشتی دلق پوشان (حافظ - ۷۷۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هراکش
تصویر هراکش
بخش اول محصولات کشاورزی که زودتر کاشته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گراهش
تصویر گراهش
قصد و آهنگ کردن، میل و رغبت کردن، حمله بردن، یازیدن، گراییدن، گراه، گراهیدن، گرایستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رانکی
تصویر رانکی
تسمۀ عقب پالان که روی ران ستور در زیر دم قرار می گیرد، پاردم، قشقون، پال دم
فرهنگ فارسی عمید