معنی درازکش - فرهنگ فارسی عمید
معنی درازکش
- درازکش
- حالتی از قرار گرفتن بر روی زمین، به خصوص در موقع تیراندازی، که به سینه روی زمین می خوابند و پاها را دراز می کنند
تصویر درازکش
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با درازکش
رازکش
- رازکش
- کشندۀ راز. بسطدهنده سرّ. منتشرکننده راز، کسی که افشای راز کند. (آنندراج). افشاکننده راز. خائن اسرار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا