معنی گراهش گراهش گِراهِش قصد و آهنگ کردن، میل و رغبت کردن، حمله بردن، یازیدن، گراییدن، گراه، گراهیدن، گرایستن قصد و آهنگ کردن، میل و رغبت کردن، حمله بردن، یازیدن، گَراییدن، گَراه، گَراهیدن، گَرایِستن تصویر گراهش فرهنگ فارسی عمید