- گرامند
- توضیح این کلمه که مکرر در حبیب السیر چاپی وروضات الجنات فی اوصاف مدینه الهرات و غیره آمده باحتمال قوی محرف کرامند است و جامی آنرا درست بکار برده: بکرامند تحفه یاد کند بگرامی هدیه شاد کند. (جامی)
معنی گرامند - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
احتمال
با قدر و قیمت، مهم
با قدر و قیمت، مهم
مورد احترام، محترم
آرسطولوخیا
سخاوتمند
معمولی
با ارج، باارزش، گرانبها، صاحب قدر و قیمت
عزیزوگرامی
جمع ارمنی
باردار وبارور، صاحب نفع، مثمر، صاحب بر
پیشوای روحانی آیین برهمایی و آنان یکی از سه طبقه مردم را در آیین برهمایی تشکیل میدهند. توضیح معرب این کلمه نیز (برهمن) و جمع آن (براهمه) است
صاحب درد، درد آلود
ارمنیان
متعادل
بلند مرتبه
مطمئن
استراحت کردن آسودن، قرار یافتن سکون یافتن، خفتن خوابیدن، از جوش و غلیان باز ایستادن فرو نشستن کف، صبر کردن شکیبا شدن، مطمئن شدن اطمینان یافتن، منزل کردن جای گرفتن، نشستن آشوب رفع شدن فتنه
باردار، دارای بار
خشنود خرسند
بشکل خار، حقیر، پست
آنکه با ناز و تکبر راه رود
عاقل، صاحب عقل و خرد صاحب خرد
متعادل
کسی که امید فراوان دارد