جدول جو
جدول جو

معنی گرازش - جستجوی لغت در جدول جو

گرازش
عمل گرازیدن خرامش
تصویری از گرازش
تصویر گرازش
فرهنگ لغت هوشیار
گرازش
خرام، خرامیدن
تصویری از گرازش
تصویر گرازش
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گرایش
تصویر گرایش
تمایل، ایمان، تمایل، تخصص
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گرانش
تصویر گرانش
جاذبه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آرازش
تصویر آرازش
(پسرانه)
صدقه انفاق در راه خدا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گرازه
تصویر گرازه
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار ایرانی در سپاه کیکاووس پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرازش
تصویر آرازش
صدقه، انفاق در راه خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برازش
تصویر برازش
زیبندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برازش
تصویر برازش
برازندگی، زیبندگی، شایستگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
قصد، آهنگ، تمایل، میل و رغبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گراهش
تصویر گراهش
قصد و آهنگ کردن، میل و رغبت کردن، حمله بردن، یازیدن، گراییدن، گراه، گراهیدن، گرایستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرازه
تصویر گرازه
خوک وحشی، (صفت نسبی، منسوب به گراز) کنایه از دلیر مانند گراز
فرهنگ فارسی عمید
خوک وحشی: نتوان جست خلافش بسلاح و بسپاه زانکه نندیشد شیریله از یشک گراز. (فرخی)، شجاع دلیر دلاور (بمناسبت قوت جانور مذکور) : دور سپهر مثل تو هرگز نیاورد از هفت پشت پهلو شیرافکن و گراز. (عمید لوبکی)
فرهنگ لغت هوشیار
عمل گداختن ذوب، کاهش تن لاغری: و بسیار باشد که خداوند گدازش و کاهش را که بتازی ذبول گویند اجابت طبع صفرایی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
میل و خواهش، میل و رغبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گراهش
تصویر گراهش
گرایش، شباهت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریزش
تصویر گریزش
گریز گریخت فرار: کزین لشکر امروز جنگی منم بگاه گریزش درنگی منم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
((گِ یِ))
میل و رغبت، قصد، اراده، آهنگ، سرپیچی، نافرمانی، سنجش، توزین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گدازش
تصویر گدازش
((گُ زِ))
عمل گداختن، ذوب، کاهش تن، لاغری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گدازش
تصویر گدازش
عمل گداختن، ذوب شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گریزش
تصویر گریزش
گریختن، گریز، فرار، برای مثال که از لشکر امروز جنگی منم / به گاه گریزش درنگی منم (فردوسی - ۸/۱۳۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
Predisposition, Proneness, Propensity, Tendency
دیکشنری فارسی به انگلیسی
predisposição, propensão, tendência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
Veranlagung, Neigung, Tendenz
دیکشنری فارسی به آلمانی
predyspozycja, skłonność, tendencja
دیکشنری فارسی به لهستانی
предрасположенность , склонность , тенденция
دیکشنری فارسی به روسی
схильність , схильність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
predisposición, propensión, tendencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
prédisposition, propension, tendance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
predisposizione, inclinazione, tendenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
aanleg, neiging, tendens
دیکشنری فارسی به هلندی
प्रवृत्ति
دیکشنری فارسی به هندی
נטייה , נְטִיָּה
دیکشنری فارسی به عبری