گرازش (گُ زِ) از گرازیدن. خرامیدن. عمل گرازیدن. رجوع به گرازیدن شود ادامه... از گرازیدن. خرامیدن. عمل گرازیدن. رجوع به گرازیدن شود لغت نامه دهخدا