معنی گریزش گریزش گریختن، گریز، فرار، برای مثال که از لشکر امروز جنگی منم / به گاه گریزش درنگی منم (فردوسی - ۸/۱۳۰) گریختن، گریز، فرار، برای مِثال که از لشکر امروز جنگی منم / به گاه گریزش درنگی منم (فردوسی - ۸/۱۳۰) تصویر گریزش فرهنگ فارسی عمید